غزل شمارۀ 780
1. ما خانه دل جای تمنای تو کردیم
2. در خانه چراغ از رخ زیبای تو کردیم
3. شوریده سری جمله گرفتیم به گردن
4. او آنگه چو سر زلف تو سودای تو کردیم
5. دیدیم دل و عقل ز خود دور به صد گام
6. آن روز که از دور تماشای تو کردیم
7. از پستی و بالا همه کس نعره برآورد
8. هر جا که حدیث قد و بالای تو کردیم
9. هر لحظه به ما گرمتری از ستم و جور
10. تا در دل آتش زده مأوای تو کردیم
11. بر سینه ما چند نهد داغ فراقت
12. آخر نه به این سینه تمنای تو کردیم
13. چون رفت کمال از نظرت طلعت دلدار
14. قطع نظر از دیده بینای تو کردیم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده