کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 784

1. ما رند و قلندر صفت و عاشق و مستیم

2. معذور توان داشت اگر توبه شکستیم

3. با هیچ کسی کار نداریم درین ملک

4. ما را بگذارید درین حال که هستیم

5. آن عاقل دنیا طلب ار جاه پرستد

6. شک نیست که ما عاشق و دیوانه و مستیم

7. گر نوش کند جرعه از جام محبت

8. آنگاه بداند که چرا بی خود و مستیم

9. تا پی نبرد کس به سر ما ز در خلق

10. برخاسته در کنج خرابات نشستیم

11. گویند که دیوانه این دور کمال است

12. شکرانه که از جمله تکلیف برستیم

13. از کثرت صحیت چو در دل نگشاید

14. بر خود در آمد شدن غیر بیستیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
* به زیر آن درختی رو که او گل‌های تر دارد
شعر کامل
مولوی
* درودی چو نور دل پارسایان
* بدان شمع خلوتگه پارسایی
شعر کامل
حافظ
* چو خورشید پیدا شد از پشت زاغ
* برآمد به کردار زرین چراغ
شعر کامل
فردوسی