کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 803

1. نام آن لب به خط سبز به جانی دیدم

2. کاغذی بافتم و قند دروه پیچیدم

3. آن خط از شوق کشیدم من گریان در چشم

4. حرف حرفش چو قلم گریه کنان بوسیدم

5. نامه را نیمه به خون سرخ شده و نیمی زرد

6. نقش آن نام چو بر دیده و رو مالیدم

7. نقطه آن دهن امکان که ببوسم به خیال

8. که چو پرگار به گرد تو بس گردیدم

9. راست ناکرده زبان خواست قلم نام تو برد

10. بندش از بند جدا کردم و سر ببریدم

11. دل بگفتا گل از آن دفتر خوبی جزویست

12. آن چو جزوی ز سخن بود ز دل بشنیدم

13. تا کی بو نبرد از تو در انفاس کمال

14. چو گل اوراق جریدة ز صبا پوشیدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نه من خام طمع عشق تو می‌ورزم و بس
* که چو من سوخته در خیل تو بسیاری هست
شعر کامل
سعدی
* چو خورشیدست پیدا راز عشق از سینه عاشق
* نباشد نامه پیچیده، صحرای قیامت را
شعر کامل
صائب تبریزی
* در وطن گر می شدی هر کس به آسانی عزیز
* کی ز آغوش پدر یوسف به زندان آمدی؟
شعر کامل
صائب تبریزی