کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 810

1. هرگاه که به ناکامی دور از لب بار افتم

2. چون خسته بی مرهم مجروح و نگار افتم

3. مخمور و خراب آمد جان بیلب نوشینش

4. چون می نبود لابد در رنج خمار افتم

5. هرجا نظر اندازم بی تو به درخت گل

6. از گریه به بالایش چون ابر بهار افتم

7. آن بار به من صد ره نزدیک ترست از من

8. گر دور به صد منزل از بار و دیار افتم

9. باشم همه شب با به در گشت مگر ناگه

10. با چارده ماه خود یک شب به دو چار افتم

11. صد موج زند اشکم از شوق کنار او

12. گو موج بزن دریا باشد به کنار افتم

13. با زاهد اگر افتم ساکن شودم گریه

14. چون پیش کمال آیم در ناله زار افتم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر هر مژه خونی که مرا درتن بود
* چون دانهٔ نار بر سر سوزن بود
شعر کامل
انوری
* هرکس زخوان قسمت خود رزق می خورد
* از کم بضاعتی خجل ازمیهمان مباش
شعر کامل
صائب تبریزی
* آن زلف مکن شانه که زنجیر دل ماست
* بر هم مزن آن سلسله را شانه نگه دار
شعر کامل
وحشی بافقی