کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 902

1. دو بوسم که گفتی اگر گویم آن کو

2. مرا آن زبان کو ترا آن دهان کو

3. کمر گفته بودی که بندم بخونت

4. کمر خود ببندی نگونی میان کو

5. دلت زود گفتی بر آتش نشانم

6. نشانی ولیکن ازین دل نشان کو

7. فشاندم سر زلف نو ریخت جانها

8. برین در چو من عاشق جانفشان کو

9. تو چاک گریبان ماه گر بدوزی

10. به اندازه چاکها ریسمان کو

11. اگر از طبیبیم مرهم ستانی

12. بقدر الم مرهمش در دکان کو

13. کمال از تو دلبر دل و عقل جوید

14. کسی این چه داند کجا رفت و آن کو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پاک طینت می رساند فیض بعد از سوختن
* عود خاکستر چو گردد می کند دندان سفید
شعر کامل
صائب تبریزی
* راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
* شعری بخوان که با او رطل گران توان زد
شعر کامل
حافظ
* همه وقت عارفان را نظرست و عامیان را
* نظری معاف دارند و دوم روا نباشد
شعر کامل
سعدی