کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 913

1. نداند قدر حسنت کس به از تو

2. که خاک پای خود روبی به گیسو

3. شراب حسن پتوشی ز لبها

4. در آید زلف از آن پیشت به زانو

5. از رویت مشتبه شد قبله بر خلق

6. سوی محراب اشارت کن به ابرو

7. به من حلوای لب متمای گفتم

8. اگر دست آورم در گردن تو

9. به حسن از ماه میچربی و پروین

10. اگر منکر شوند اینکه ترازو

11. سر رقص است امشب ماه ما را

12. بزن بر نی زنان بانگی که دف کو

13. کمال امشب سماع عاشقان است

14. چنین شبها نشاید رقص پهلو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* باده صافی شد و مرغان چمن مست شدند
* موسم عاشقی و کار به بنیاد آمد
شعر کامل
حافظ
* خود را چو برگ کاه سبک کن ز هر چه هست
* آنگه کمند جاذبه کهربا ببین
شعر کامل
صائب تبریزی
* هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
* ثبت است بر جریده عالم دوام ما
شعر کامل
حافظ