کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 94

1. با چشم من این اشک روان را چه فتادست

2. با جان من این سوز نهان را چه فتادست

3. گر خون رود از دل که کبابست عجب نیست

4. این دیده خونابه چکان را چه فتادست

5. اگر تن به تب هجر به پا بسته چو شمع است

6. با سوختن این رشته جان را چه فتادست

7. از پای گر افتم من دور از تو به راهم

8. آن گیسوی در پای کشان را چه فتادست

9. چشم از هوس دیدنت افتاده برونست

10. با روی تو چشم نگران را چه فتادست

11. دی راند مگس از من بی طاقت و می گفت

12. گرد پشه این مگان را چه فتادست

13. در جان کمال آمد و افکند صد آشوب

14. یارب به من آن شوخ جهان را چه فتادست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هرکه از پوست در آغاز نیامد بیرون
* همچو بادام نپیوست به قند آخر کار
شعر کامل
صائب تبریزی
* نصیب چرب زبانان شود حلاوت عمر
* همیشه صحبت بادام با شکر باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* پس مقالات من و مجلس تو
* راست چون زیره و چون کرمانست
شعر کامل
انوری