کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 95

1. بازآ که در فراق تو جانم صبور نیست

2. بازآ که بی حضور تو دل را حضور نیست

3. چشمم کز آفتاب رخت نور می گرفت

4. پر شد چنان ز خون که در او جای نور نیست

5. بیمار درد عشق تو نزدیک حالتی ست

6. یکبار اگر بپرسی اش از کار دور نیست

7. ما را هوای کوی تو و شوق روی تست

8. فکر نعیم و جنت و سودای حور نیست

9. آنکس که ذوق دردی درد نو بافته ست

10. جویای جوی شیر و شراب طهور نیست

11. گر دیگران از دوست توانند صبر کرد

12. باری کمال یکدم از ایشان صبور نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از رنگ خون دشمن و از رنگ خنجرش
* گویی همی شقایق و نیلوفر آورد
شعر کامل
امیر معزی
* عشق پیری است که ساغر زده‌ایم از کف او
* عقل طفلی است که دانا شده در مکتب ما
شعر کامل
فروغی بسطامی
* عشق سعدی نه حدیثیست که پنهان ماند
* داستانیست که بر هر سر بازاری هست
شعر کامل
سعدی