کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 993

1. بکوی عشق باشی شیر مردی

2. اگر باشد برویت گرد دردی

3. بروی مرد باشد گرد این درد

4. نخواندی این مثل گردی و مردی

5. خیالت گر نبودی مونس جان

6. دل بیکس تن تنها چه کردی

7. غذای عاشق مفلس غم آمد

8. اگر غم نیستی مسکین چه خوردی

9. دورنگی نیست ما را با تو الأ

10. همین بخت سیاه و روی زردی

11. درخت گل ندارد ناب سرما

12. نیارم زد برآن در آه سردی

13. کمال آنها که فکر بکر دارند

14. قزون از صد غزل خوانند فردی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در چمن هر دم که چون عرعر خرامان می‌شدی
* خنده بر بالای سرو بوستان می‌آمدت
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* نقطه هایی که درین دایره فرد آمده اند
* همه حیرت زده گردش این پرگارند
شعر کامل
صائب تبریزی
* اشکم ولی به پای عزیزان چکیده‌ام
* خارم ولی به سایهٔ گل آرمیده‌ام
شعر کامل
رهی معیری