کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 994

1. به مجلسی که بمستان ز لب شراب دهی

2. دلم ز رشک بسوزی مرا کباب دهی

3. سؤال بوس چه سود از توام که معلوم است

4. مرا ز جنبش آن لب که نی جواب دهی

5. شب فراق در آن آستان دو چشم مرا

6. چه جای خواب اگر نیز جای خواب دهی

7. به حسرت قدش از گریه ام چمن شد غرق

8. تو سرو را دگر ای باغبان چه آب دهی

9. کشد دلم چو کبوتر فغان ز سختی دام

10. چو باز طره مشکین ز ناز تاب دهی

11. به چشم و غمزه مفرما که مست را بزنید

12. به یک دو مست چه نسبت که احتساب دهی

13. کمال شحنه عشق از دل تو دانش خواست

14. چگونه باج نفس از دل خراب دهی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عمرها در پی مقصود به جان گردیدیم
* دوست در خانه و ما گرد جهان گردیدیم
شعر کامل
سعدی
* همین بس شاهد یکرنگی معشوق با عاشق
* که بلبل عاشق است و گل گریبان پاره می سازد
شعر کامل
صائب تبریزی
* شاه‌نشین چشم من تکیه گه خیال توست
* جای دعاست شاه من بی تو مباد جای تو
شعر کامل
حافظ