کمال‌الدین اسماعیل_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 117

1. چه جفا بود کز آن ترک ختن نشنیدم

2. چه محالات کز آن عهد شکن نشنیدم

3. هر کسی را گوید کو را دهنی هست، و لیک

4. من بسی جستم و جز نام دهن نشنیدم

5. تا بدیدم که سمن رنگ رخش بر خود زد

6. پس از آن پیش چمن بوی سمن نشنیدم

7. راز زلف تو اگر چه ز صبا فاش شدست

8. من حکایت بجز از مشک ختن نشنیدم

9. راستی راسخن قدّ تو هر جا که برفت

10. بجز آزادی از سر و چمن نشنیدم

11. دوش بگذشتم و دشنام همی داد مرا

12. خدمتش کردم و پنداشت که من نشنیدم

13. گر چه لعلش ز سر ناخوشیی آن می گفت

14. من از او خوش تر از آن هیچ سخن نشنیدم

15. عقل آن روز که من بر پی دل می رفتم

16. گفت: کانجا نه صوابست شدن،نشنیدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اول ز تحت و فوق وجودم خبر نبود
* در مکتب غم تو چنین نکته دان شدم
شعر کامل
حافظ
* سعدیا عمر گران مایه به پایان آمد
* همچنان قصه سودای تو را پایان نیست
شعر کامل
سعدی
* سخن را روی گرم از قید خاموشی برون آرد
* سپند از آتش سوزان بلند آواز می گردد
شعر کامل
صائب تبریزی