کمال‌الدین اسماعیل_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 142

1. من از وجود برنجم مرا چه غم بودی

2. اگر وجود پریشان من عدم بودی؟

3. همه عذاب وجودست هر چه می بینی

4. اگر وجود نبودی عذاب کم بودی

5. نه بیم مرگ بود در عدم نه حسرت عمر

6. نه آرزو که مرا بیش ازین درم بودی

7. نه ترس آتش دوزخ نه هول رستاخیز

8. که خود تمام بدی گر همین دو غم بودی

9. نه از تهی دستی بار بر دلی بودی

10. نه از قوی دستی بر کسی ستم بودی

11. کری کند که عدم بر وجود بگزینند

12. اگر خود آفت هستی همین شکم بودی

13. نبود می من ازین سان در آرزوی عدم

14. اگر وجود نه بار درد دل بهم بودی

15. اگر وجودی بودی در امن و آسایش

16. از آن وجود مرا نیز رزق هم بودی

17. ولی وجود که در ترس و رمج و بیم بود

18. اگر نبودی خود غایت کرم بودی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عود جان در مجمر دل می نهم بر آتشی
* گرمی دلسوز عاشق از قرنفل خوشتر است
شعر کامل
شاه نعمت‌الله ولی
* سر حق را بر سر دار فنا کرد آشکار
* در طلب منصور الحق همت مردانه کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* کدام بلبل آتش نفس به باغ آمد؟
* که خون مرده دلان جوش ارغوان برداشت
شعر کامل
صائب تبریزی