خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 100

1. هر زمانی بر دلم باری رسد

2. وز جهان بر جانم آزاری رسد

3. چشم اگر بر گلستانی افکنم

4. از ره گوشم به دل خاری رسد

5. نیست امیدم که در راه دلم

6. شحنهٔ امید را کاری رسد

7. نیستم ممکن که در باغ جهان

8. دست من بر شاخ گلناری رسد

9. آسمان گر فی‌المثل پاره کنند

10. زان نصیب من کله‌واری رسد

11. زخم‌ها را گر نجویم مرهمی

12. آخر افغان کردنم باری رسد

13. از تو پرسم در چنین غم مرد را

14. جان رسد بر لب؟ بگو آری رسد

15. پی گرفتم کاروان صبر را

16. بو که خاقانی به سرباری رسد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به جرم این که دم از صدق می زنم چون صبح
* لبالب است ز خون شفق گریبانم
شعر کامل
صائب تبریزی
* گر دعای دردمندان مستجاب است ای حبیب
* از خدا هرگز نخواهم خواست جز مرگ رقیب
شعر کامل
هلالی جغتایی
* آن کس که تو را دارد از عیش چه کم دارد
* وان کس که تو را بیند ای ماه چه غم دارد
شعر کامل
مولوی