خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 118

1. وصل تو به وهم در نمی‌آید

2. وصف تو به گفت برنمی‌آید

3. شد عمر و عماری وصال تو

4. از کوی امید در نمی‌آید

5. وصل تو به وعده گفت می‌آیم

6. آمد اجل، او مگر نمی‌آید

7. زان می که تو را نصیب خصمان است

8. یک جرعه مرا به سر نمی‌آید

9. افسون مسیح بر تو می‌خوانم

10. افسوس که کارگر نمی‌آید

11. خاقانی کی رسد به گرد تو

12. چون دولت راهبر نمی‌آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بنال بلبل اگر با منت سر یاریست
* که ما دو عاشق زاریم و کار ما زاریست
شعر کامل
حافظ
* غلام مردم چشمم که با سیاه دلی
* هزار قطره ببارد چو درد دل شمرم
شعر کامل
حافظ
* ناصحا سودای بدخویی چنین می داردم
* ورنه کس هرگز چنین رسوا نخواهد خویش را
شعر کامل
جامی