خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 120

1. دوست مرا رطل عشق تا خط بغداد داد

2. لاجرم از خط صبر کار برون اوفتاد

3. صبر هزیمت گرفت کز صف مژگان او

4. غمزه کمان درکشید، فتنه کمین برگشاد

5. عشق به اول مرا همچو گل از پای سود

6. دوست به آخر مرا همچو گل از دست داد

7. تا در امید من هجر به مسمار کرد

8. یاد وصالش مرا نعل در آتش نهاد

9. می‌کند از بدخوئی آنچه نکرده است کس

10. گرچه بدی می‌کند، چشم بدش دورباد

11. سینهٔ خاقانی است سوختهٔ عشق او

12. او به جفا می‌دهد سوختگان را به باد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز تور اندر آمد نخستین ستم
* که شاهی چو ایرج شد از تخت کم
شعر کامل
فردوسی
* بس که درد عالمی در عشق تنها می کشم
* نالهٔ امروز را از ضعف فردا می کشم
شعر کامل
عرفی شیرازی
* ز شرم روی تو در باغ وقت گل چیدن
* گل آب گردد و از دست باغبان بچکد
شعر کامل
اوحدی