خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 170

1. عشق تو اندر دلم شاخ کنون می‌زند

2. وز دل من صبر را بیخ کنون می‌کند

3. از سر میدان دل حمله همی آورد

4. بر در ایوان جان مرد همی افکند

5. عشق تو عقل مرا کیسه به صابون زده است

6. و آمده تا هوش را خانه فروشی زند

7. دور فلک بر دلم کرد ز جور آنچه کرد

8. خوی تو نیز از جفا یاری او می‌کند

9. با تو ز دست فلک خیره چه نالم از آنک

10. هست در ستم که پیش پای بره نشکند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بجز از نرگس پرخواب و رخ چون خور او
* تو مپندار که از خواب و خورم یاد آمد
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* زدوده تیغها اندر کف ایشان چو نیلوفر
* شده نیلوفر از خون بداندیشان چو آذ‌ریون
شعر کامل
امیر معزی
* آب چشمم مگر از خاک درت چاره شود
* ورنه این سیل پیاپی بکند بنیادم
شعر کامل
فروغی بسطامی