خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 171

1. نی دست من به شاخ وصال تو بر رسید

2. نی و هم من به وصف جمال تو در رسید

3. این چشم شور بخت تو را دید یک نظر

4. چندین هزار فتنه ازان یک نظر رسید

5. عمری است کز تو دورم و زان دل شکسته‌ام

6. نی از توام سلام و نه از دل خبر رسید

7. از دست آنکه دست به وصلت نمی‌رسد

8. جانم ز لب گذشت و به بالای سر رسید

9. هر تیر کز گشاد ملامت برون پرید

10. بی‌آگهی سینه مرا بر جگر رسید

11. با این همه به یک نظر از دور قانعم

12. چو روزی از قضا و قدر این قدر رسید

13. دوری گزیدن از در تو دل نمی‌دهد

14. خاقانی این خبر ز دل خویش بر رسید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از پختگی است گر نشد آواز ما بلند
* کی از سپند سوخته گردد صدا بلند
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفتی اندر خواب گه گه روی خود بنمایمت
* این سخن بیگانه را گو، کآشنا را خواب نیست
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* من که خدمت کرده ام رندان دُرد آشام را
* کی شمارم پخته وضع زاهدان خام را
شعر کامل
جامی