خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 21

1. پای گریز نیست که گردون کمان‌کش است

2. جای فزاع نیست که گیتی مشوش است

3. ماویز در فلک که نه بس چرب مشرب است

4. برخیز از جهان که نه بس خوب مفرش است

5. چون مار ارقم است جهان گاه آزمون

6. کاندر درون کشنده و بیرون منقش است

7. با خویشتن بساز و ز کس مردمی مجوی

8. کان کو فرشته بود کنون اهرمن‌وش است

9. با هر که انس گیری از او سوخته شوی

10. بنگر که انس چیست مصحف ز آتش است

11. عالم نگشت و ما و تو گردنده‌ایک از آنک

12. گردون هنوز هفت و جهت همچنان شش است

13. در بند دور چرخ هم ارکان، هم انجم است

14. در زیر ران دهر هم ادهم، هم ابرش است

15. خاقانیا منال که این ناله‌های تو

16. برساز روزگار نه بس زخمهٔ خوش است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شب صحبت غنیمت دان و داد خوشدلی بستان
* که مهتابی دل افروز است و طرف لاله زاری خوش
شعر کامل
حافظ
* پیاز آمد آن بی هنر جمله پوست
* که پنداشت چون پسته مغزی در اوست
شعر کامل
سعدی
* به کسی نظر ندارد بجز آینه بت من
* که ز عکس چهره خود شده است بت پرست او
شعر کامل
مولوی