خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 307

1. در دستت اوفتادم چون مرغ پر بریده

2. در پیشت ایستادم چون شمع سر بریده

3. چشم از تو می بدزدم پیش رقیب گویی

4. چشم بدم که ماندم از تو نظر بریده

5. از تیغ بی‌وفایی بینی چو برنشینی

6. حلق هزار خلقی بر رهگذر بریده

7. دیدی که تیر غازی مویی چگونه برد

8. ای تو میان جانم زان زارتر بریده

9. پیمان مهر بسته هم در زمان شکسته

10. پیوند وصل داده هم بر اثر بریده

11. جان من از خیالت در عالم وصالت

12. هردم هزار منزل راه خطر بریده

13. در سایهٔ رکابت دلها ببین فتاده

14. بر پایهٔ سریرت سرها نگر بریده

15. خاقانی از هوایت در حلقهٔ ملامت

16. زنجیرها گسسته وز یکدگر بریده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو گفتمش که دلم را نگاه دار چه گفت
* ز دست بنده چه خیزد خدا نگه دارد
شعر کامل
حافظ
* با خیال یار صحبت داشتن خوش دولتی است
* می برم غیرت بر آن عاشق که تنها می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* از رشک اشک حاسد تو چون بقم شدست
* از رنج روی دشمن تو چون زریر باد
شعر کامل
انوری