خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 37

1. من ندانستم که عشق این رنگ داشت

2. وز جهان با جان من آهنگ داشت

3. دستهٔ گل بود کز دورم نمود

4. چون بدیدم آتش اندر چنگ داشت

5. عافیترا خانه همچون سیم رفت

6. زآنکه دست عقل زیر سنگ داشت

7. صبر بیرون تاخت از میدان عشق

8. در سر آمد زانکه میدان تنگ داشت

9. از جفا تا او چهار انگشت بود

10. از وفا تا عهد صد فرسنگ داشت

11. دل بماند از کاروان وصل او

12. زآنکه منزل دور و مرکل لنگ داشت

13. نالهٔ خاقانی از گردون گذشت

14. کار غنون عشق تیز آهنگ داشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* وفا خار ره است، ارنه برای آشیان ما
* به هر گلشن که باشد، مشت خاری می شود پیدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* ضرورتست که نیک کند کسی که شناخت
* که نیکی و بدی از خلق داستان ماند
شعر کامل
سعدی
* به بزمگاه چمن رو که خوش تماشایی است
* چو لاله کاسهٔ نسرین و ارغوان گیرد
شعر کامل
حافظ