خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 43

1. دست قبا در جهان نافه گشای آمده است

2. بر سر هر سنگ باد غالیه‌سای آمده است

3. ابر مشعبد نهاد پیش طلسم بهار

4. هر سحر از هر شجر سحر نمای آمده است

5. لاله ز خون جگر در تپش آفتاب

6. سوخته دامن شده است لعل قبای آمده است

7. بلبل خوش نغمه زن هست بهار سخن

8. بین که عروش چمن جلوه نمای آمده است

9. فاخته در بزم باغ گوئی خاقانی است

10. در سر هر شاخسار شعر سرای آمده است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پیش از آن کاندر جهان باغ و می و انگور بود
* از شراب لایزالی جان ما مخمور بود
شعر کامل
مولوی
* جهانی ز پیری شده نوجوان
* همه سبزه و آبهای روان
شعر کامل
فردوسی
* به مشکین کمند اندرآویخت چنگ
* به فندق‌گلان را بخون داد رنگ
شعر کامل
فردوسی