خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 49

1. زان زلف مشک رنگ نسیمی به ما فرست

2. یک موی سر به مهر به دست صبا فرست

3. زان لب که تا ابد مدد جان ما ازوست

4. نوشی به عاریت ده و بوسی عطا فرست

5. چون آگهی که شیفته و کشتهٔ توایم

6. روزی برای ما زی و ریزی به ما فرست

7. بندی ز زلف کم کن و زنجیر ما بساز

8. قندی ز لب بدزد و به ما خون‌بها فرست

9. بردار پرده از رخ و از دیده‌های ما

10. نوری که عاریه است به خورشید وافرست

11. گاهی به دست خواب پیام وصال ده

12. گه بر زبان باد سلام وفا فرست

13. خاقانی از تو دارد هردم هزار درد

14. آخر از آن هزار یکی را دوا فرست

15. باری گر این‌همه نکنی مردمی بکن

16. از جای برده‌ای دل او باز جا فرست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
* کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد
شعر کامل
حافظ
* مجو درستی عهد از جهان سست نهاد
* که این عجوز عروس هزاردامادست
شعر کامل
حافظ
* حیفم آید به قلم نام لبت برد دریغ
* که به صد قرن از آن طرفه کمان نتوان ساخت
شعر کامل
کمال خجندی