خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 73

1. جو به جو عشقت شمار دم زدن بر من گرفت

2. جوجوم کرد و چو بشنید آه من بر من گرفت

3. آهی از عشقت درون دل نهان می‌داشتم

4. چون برون شد بی‌من او راه دهن بر من گرفت

5. عشقت آتش در من افکند و مرا گفتا منال

6. نالهٔ آتش بگاه سوختن بر من گرفت

7. دل به دست خویشتن شد کشته در پای غمت

8. خود به خود کرد این و جرم خویشتن بر من گرفت

9. عشق می‌خواهد که چون لاله برون آیم ز پوست

10. من چو گل بودم درون پیرهن بر من گرفت

11. گفتم آخر درد خاقانی دوا یابد به صبر

12. چون طبیب عشق بشنید این سخن بر من گرفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کجا روم که بمیرم بر آستان امید
* اگر به دامن وصلت نمی‌رسد دستم
شعر کامل
سعدی
* ز خاک آفریدت خداوند پاک
* پس ای بنده افتادگی کن چو خاک
شعر کامل
سعدی
* بر تن چه زنی گلاب و کافور
* این شعله در استخوان گرفته
شعر کامل
حزین لاهیجی