خاقانی_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 361

1. نیست سالم دو ده ولی به سخن

2. نه فلک یک جوان ندیده چو من

3. لیکن ار فضل هست، دولت نیست

4. فضل بی‌دولت اسم بی‌معنی است

5. گرچه طعنم زنند مشتی دون

6. چه توان کرد؟ الجنون فنون

7. کین نجویم گر آن دراز شود

8. طعنه‌شان خود به عکس باز شود

9. کان صفت کوه را تواند بود

10. کز صدا باز گوید آنچه شنود

11. آن صدا را تو زو چه پنداری

12. جز گران جانی و سبکساری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما
* بسی گردش کند گردون بسی لیل و نهار آرد
شعر کامل
حافظ
* گهی زلفش پریشان می‌کند یک دشت سنبل را
* گهی رخسارش آتش می‌زند یک باغ نسرین را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* بیاض روی تو را نیست نقش درخور از آنک
* سوادی از خط مشکین بر ارغوان داری
شعر کامل
حافظ