شمارهٔ 362
1. سعد و نحس شب سپید و سیاه
2. خاتم مقتفی نمیشاید
3. قرصهٔ مه کلیچهٔ سیم است
4. عقربش صیرفی نمیشاید
5. چون ولیعهد یوسف است امروز
6. خلق جز یوسفی نمیشاید
7. این رفیع پدر خر زن مزد
8. از پی مشرفی نمیشاید
9. در چنین تنگنای دار الضرب
10. زیر چنگی دفی نمیشاید
11. قاضی اسراف میکند در جور
12. این همه مسرفی نمیشاید
13. زی نبی رفت و برد نور نبی
14. نور دین منطفی نمیشاید
15. هست بغداد گرد کوه، در او
16. قاضیی فلسفی نمیشاید
17. بگذر از فلسفی که از پی خرج
18. شاید از فلس فی نمیشاید
19. این سمرقند نیست بغداد است
20. نقد او غدرفی نمیشاید
21. تا طرازد طراز سکهٔ ملک
22. خامهزن جز صفی نمیشاید
23. بهر آوردن عروس سبا
24. رای جز آصفی نمیشاید
25. هم صفی به که با سپاه کرم
26. بخل را همصفی نمیشاید
27. جملةالامر با خواص عمل
28. نام نامنصفی نمیشاید
قبلی
هیچ نظری ثبت نشده