خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 140

1. ترا که نرگس مخمور و زلف مهپوشست

2. وفا و عهد قدیمت مگر فراموشست

3. ز شور زلف تو دوشم شبی دراز گذشت

4. اگر چه زلف سیاهت زیادت از دوشست

5. بقصد خون دل من کمان ابرو را

6. کشیده چشم تو پیوسته تا بناگوشست

7. ز تیره غمزهٔ عاشق کش تو ایمن نیست

8. و گرنه هندوی زلفت چرا زره پوشست

9. کنار سبزهٔ سیراب و طرف جوی مجوی

10. ترا که سبزه براطراف چشمهٔ نوشست

11. چگونه گوش توان کرد پند صاحب هوش

12. مرا که قول مغنی هنوز در گوشست

13. حدیث حسن بهاران ز هوشیاران پرس

14. چرا که بلبل بیچاره مست و مدهوشست

15. زبان سوسن آزاد بین که هست دراز

16. ولیک برخی آزاده‌ئی که خاموشست

17. دو چشم آهوی شیرافکنش نگر خواجو

18. که همچو بخت تو در عین خواب خرگوشست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عاشق از بار لباس عاریت آسوده است
* بید مجنون را کلاه و جامه از موی خودست
شعر کامل
صائب تبریزی
* دو عالم را به یک بار از دل تنگ
* برون کردیم تا جای تو باشد
شعر کامل
سعدی
* چو غنچه نکهت خود از صبا دریغ مدار
* ز آشنا سخن آشنا دریغ مدار
شعر کامل
صائب تبریزی