خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 189

1. نشان بی نشانان بی نشانیست

2. زبان بی زبانان بی زبانیست

3. دوای دردمندان دردمندیست

4. سزای مهربانان مهربانیست

5. ورای پاسبانی پادشاهیست

6. بجای پادشاهی پاسبانیست

7. چو جانان سرگران باشد بپایش

8. سبک جان در نیفشاندن گرانیست

9. خوش آن آهوی شیرافکن که دایم

10. توانائی او در ناتوانیست

11. مگر پیروزهٔ خط تو خضرست

12. که لعلت عین آب زندگانیست

13. بلی صورت بود عنوان معنی

14. نه اینصورت که سر تا سر معانیست

15. سحر فریاد شب خیزان درین راه

16. تو پنداری درای کاروانیست

17. خط زرنگاریت بر صفحهٔ ماه

18. سوادی از مثال آسمانیست

19. مغان زنده دلرا خوان که در دیر

20. مراد از زندخوانی زنده خوانیست

21. چو خواجو آستین برعالم افشان

22. که شرط رهروان دامن فشانیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد
* وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد
شعر کامل
حافظ
* ببین که سیب زنخدان تو چه می‌گوید
* هزار یوسف مصری فتاده در چه ماست
شعر کامل
حافظ
* ریزم ز مژه کوکب بی ماه رُخت شب ها
* تاریک شبی دارم با این همه کوکب ها
شعر کامل
جامی