خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 252

1. هر کرا یار یار می‌افتد

2. مقبل و بختیار می‌افتد

3. ای بسا در که از محیط سرشک

4. هر دمم در کنار می‌افتد

5. عقرب او چو حلقه می‌گردد

6. تاب در جان مار می‌افتد

7. شام زلفش چو می‌رود در چین

8. شور در زنگبار می‌افتد

9. گر نه مستست جادوش ز چه روی

10. بریمین و یسار می‌افتد

11. گل صد برگ را دگر در دام

12. همچو بلبل هزار می‌افتد

13. در چمن ز آب چشمهٔ چشمم

14. سیل در جویبار می‌افتد

15. چون خیال تو می‌کنم تحریر

16. بخیه بر روی کار می‌افتد

17. دلم از شوق چشم سرمستت

18. دم بدم در خمار می‌افتد

19. رحم بر آن پیاده کو هر دم

20. در کمند سوار می‌افتد

21. هر که او خوار می‌فتد خواجو

22. همچو ما باده خوار می‌افتد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای سکندر تا به کی حسرت خوری بر حال خضر؟
* عمر جاویدان او یک آب خوردن بیش نیست!
شعر کامل
صائب تبریزی
* اگر چون نیشکر سنگین دلان پامال سازندت
* تو از هر بند انگشتی سر تنگ شکر وا کن
شعر کامل
صائب تبریزی
* صبا خاک وجود ما بدان عالی جناب انداز
* بود کان شاه خوبان را نظر بر منظر اندازیم
شعر کامل
حافظ