خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 339

1. عید آمد و آنماه دلافروز نیامد

2. دل خون شد و آن یار جگر سوز نیامد

3. نوروز من ار عید برون آمدی از شهر

4. چونست که عید آمد و نوروز نیامد

5. مه می‌طلبیدند و من دلشده را دوش

6. در دیده جز آن ماه دلافروز نیامد

7. آن ترک ختائی بچه آیا چه خطا دید

8. کامروز علی رغم بدآموز نیامد

9. خورشید چو رسمست که هر روز برآید

10. جانش هدف ناوک دلدوز نیامد

11. تا کشته نشد در غم سودای تو خواجو

12. در معرکهٔ عشق تو پیروز نیامد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
* من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی
شعر کامل
رهی معیری
* شرم از آن چشم سیه بادش و مژگان دراز
* هر که دل بردن او دید و در انکار من است
شعر کامل
حافظ
* گفت از این نوع شکایت که تو داری سعدی
* درد عشقست ندانم که چه درمان سازم
شعر کامل
سعدی