خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 360

1. این دلبران که پرده برخ در کشیده‌اند

2. هر یک بغمزه پردهٔ خلقی دریده‌اند

3. از شیر و سلسبیل مگر در جوار قدس

4. اندر کنار رحمت حق پروریده‌اند

5. یا طوطیان روضهٔ خلدند گوئیا

6. کز آشیان عالم علوی پریده‌اند

7. از کلک نقشبند ازل بر بیاض مهر

8. آن نقطه‌های خال چه زیبا چکیده‌اند

9. گوئی مگر بتان تتارند کز ختا

10. از بهر دل ربودن مردم رسیده‌اند

11. برطرف صبح سلسله از شام بسته‌اند

12. برگرد ماه خط معنبر ، کشیده‌اند

13. کروبیان عالم بالا و ان یکاد

14. بر استوای قامت ایشان دمیده‌اند

15. صاحبدلان ز شوق مرقع فکنده‌اند

16. بر آستان دیر مغان آرمیده‌اند

17. از بهر نرد درد غم عشق دلبران

18. برسطح دل بساط الم گستریده‌اند

19. خواجو برو بچشم تامل نگاه کن

20. بر اهل دل که گوشهٔ عزلت گزیده‌اند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن دست و آن زبان که درو نیست نفع خلق
* جز چون زبان سوسن و دست چنار نیست
شعر کامل
سنایی
* گل از نسرین همی‌پرسد که چون بودی در این غربت
* همی‌گوید خوشم زیرا خوشی‌ها زان دیار آمد
شعر کامل
مولوی
* به هر صورت که باشد عشق دل را می دهد تسکین
* که بهر کوهکن از سنگ شیرین می شود پیدا
شعر کامل
صائب تبریزی