خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 372

1. چون ترک من سپاه حبش برختن زند

2. از مشگ سوده سلسله بر نسترن زند

3. کار دلم چو طرهٔ مشگین مشگ بیز

4. برهم زند چو سنبل تر بر سمن زند

5. گر بگذرد بچین سر زلف او صبا

6. هر لحظه دم ز نافهٔ مشگ ختن زند

7. لعلش بگاه نطق چو گوهرفشان شود

8. صد طعنه بر طویلهٔ در عدن زند

9. در آرزوی عارض و بالاش عندلیب

10. هنگامه بر فراز گل و نارون زند

11. هر شب فضای کوی تو خلوتسرای ماست

12. آری اویس نوبت عشق از قرن زند

13. ای باغبان ز غلغل بلبل عجب مدار

14. سلطان گل چو خیمه بصحن چمن زند

15. خواجو چو زیر خاک شود در هوای تو

16. از سوز سینه آتش دل در کفن زند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتا کجاست آفت گفتم به کوی عشقت
* گفتا که چونی آن جا گفتم در استقامت
شعر کامل
مولوی
* درخت و برگ برآید ز خاک این گوید
* که خواجه هر چه بکاری تو را همان روید
شعر کامل
مولوی
* محمل لیلی ازین بادیه چون برق گذشت
* همچنان گردن آهو به تماشاست بلند
شعر کامل
صائب تبریزی