خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 387

1. سنبلش غارت ایمان نکند چون نکند

2. لب لعلش مدد جان نکند چون نکند

3. گر چه دربان ندهد راه ولیکن درویش

4. التماس از در سلطان نکند چون نکند

5. هر که زین رهگذرش پای فرو رفت به گل

6. میل آن سرو خرامان نکند چون نکند

7. چون تو در بادیه بر دست نهی آب زلال

8. تشنه را آرزوی آن نکند چون نکند

9. کافر زلف تو چون روی ز ایمان پیچد

10. قصد آزار مسلمان نکند چون نکند

11. طالب لعل توام کانکه بظلمات افتاد

12. طلب چشمهٔ حیوان نکند چون نکند

13. باغبانرا که ز غلغل همه شب خواب نبرد

14. شور بر مرغ سحر خوان نکند چون نکند

15. صبر ایوب کسی را که نباشد در رنج

16. حذر از محنت کرمان نکند چون نکند

17. چون درین مرحله خواجو اثر از گنج نیافت

18. ترک این منزل ویران نکند چون نکند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* باد آمد و بوی عنبر آورد
* بادام شکوفه بر سر آورد
شعر کامل
سعدی
* زلف او دام است و خالش دانه آن دام و من
* بر امید دانه‌ای افتاده‌ام در دام دوست
شعر کامل
حافظ
* طمع به خاک فرو می برد حریصان را
* ز حرص بر سر قارون رسید آنچه رسید
شعر کامل
رهی معیری