خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 397

1. چو مطربان سحر چنگ در رباب زنند

2. صبوحیان نفس از آتش مذاب زنند

3. بتاب سینه چراغ فلک بر افروزند

4. ز آب دیده نمک بردل کباب زنند

5. چو آفتاب ز جیب افق برآرد سر

6. ز ماه یکشبه آتش در آفتاب زنند

7. شکنج سنبل طاوس بیکران گیرند

8. هزار قهقهه چون کبک بر غراب زنند

9. مغان بساغر می آب ارغوان ریزند

10. بتان بتنگ شکر خنده بر شراب زنند

11. بوقت صبح پریچهره‌گان زهره جبین

12. دم از سهیل شب افروز مه نقاب زنند

13. بچین طره پرتاب قلب دل شکنند

14. به تیر غمزهٔ پرخواب راه خواب زنند

15. ز تاب می چو سمن برگشان برآرد خوی

16. ز چهره بر گل روی قدح گلاب زنند

17. بجرعه آب رخ خاکیان بباد دهند

18. برآتش دل خواجو ز باده آب زنند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو بت چرا به معلم روی که بتگر چین
* به چین زلف تو آید به بتگری آموخت
شعر کامل
سعدی
* جان بی جمال جانان میل جهان ندارد
* هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد
شعر کامل
حافظ
* آن گل که هر دم در دست بادیست
* گو شرم بادش از عندلیبان
شعر کامل
حافظ