خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 41

1. ساقی سیمبر بیار شراب

2. مطرب خوش نوا بساز رباب

3. مست عشقیم عیب ما مکنید

4. فاتقوا الله یا اولی الالباب

5. عقل چون دید اهل میکده را

6. گفت طوبی لهم و حسن مب

7. بی گل روی او چرا یکدم

8. نشود چشم من تهی ز گلاب

9. همچو خالش که دید در بستان

10. باغبانی نشسته بر سر آب

11. چشم او جز بخواب نتوان دید

12. گر چه بی او خیال باشد خواب

13. لب و گفتار و زلف و عارض اوست

14. باده و شکر و شب و مهتاب

15. همچو چشمش کسی نشان ندهد

16. جادوئی مست خفته در محراب

17. در غریبی شکسته شد خواجو

18. آن غریب شکسته را دریاب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بده عناب چون سازی کمند زلف چین بر چین
* مرا عناب‌وار از روی خون آلوده چین خیزد
شعر کامل
خاقانی
* اول از بدگویی مردم دهن را پاک کن
* بعد ازان بر گوشه دستار خود مسواک زن
شعر کامل
صائب تبریزی
* مرا به آتش سوزنده رحم می آید
* که زندگانی خود صرف ژاژخایی کرد
شعر کامل
صائب تبریزی