خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 42

1. ای جان من به یاد لبت تشنه بر شراب

2. هر دم بجام لعل لبت تشنه‌تر شراب

3. در ده قدح که مردم چشمم نشسته است

4. در آرزوی نرگس مست تو در شراب

5. ما را ز جام باده لعلت گریز نیست

6. آری مراد مست نباشد مگر شراب

7. بر من بخاک پات که مانند آتشست

8. گر آب میخورم بهوایت وگر شراب

9. هر دم که در دلم گذرد نیش غمزه‌ات

10. گردد ز غصه بردل من نیشتر شراب

11. در گردش آرم جام طرب تا مرا دمی

12. از گردش زمانه کند بیخبر شراب

13. هر دم بروی زرد فرو ریزدم سرشک

14. چشمم نگر که میدهد از جام زر شراب

15. خواجو ز بسکه جام میش یاد میکنی

16. در جان می پرست تو کردست اثر شراب

17. بازا بغربت از می و مستی که نزد عقل

18. بر خستگان غریب بود در سفر شراب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به خاموشی توان شد گوهر اسرار را محرم
* صدف تا بست از گفتار لب، شد مخزن دریا
شعر کامل
صائب تبریزی
* من غلام نظر آصف عهدم کو را
* صورت خواجگی و سیرت درویشان است
شعر کامل
حافظ
* کس زبان چشم خوبان را نمی داند چو ما
* روزگاری این غزالان را شبانی کرده ایم
شعر کامل
صائب تبریزی