خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 410

1. گردون کنایتی ز سر بام ما بود

2. کوثر حکایتی ز لب جام ما بود

3. سرسبزی شکوفهٔ بستانسرای فضل

4. از رشحهٔ مقاطر اقلام ما بود

5. خوش بوئی نسیم روان بخش باغ عقل

6. از نفحهٔ معاطر ارقام ما بود

7. خورشید اگر چه شرفهٔ ایوان کبریاست

8. خشتی ز رهگذار در بام ما بود

9. ما را جوی بدست نبینی ولی دو کون

10. یک حبه از فواضل انعام ما بود

11. چون خیمه بر مخیم کروبیان زنیم

12. چرخ برین معسکر احشام ما بود

13. بدر منبر و گیسوی عنبرفشان شب

14. منجوق چتر و پرچم اعلام ما بود

15. نوری که وقت صبح ز مشرق شود پدید

16. از عکس جام بادهٔ گلفام ما بود

17. ز ایام اگر چه تیره بود روز عمر ما

18. فرخنده روز آنکه در ایام ما بود

19. قصر وجود تا یابد کی شود خراب

20. گر زانکه بر کتابهٔ او نام ما بود

21. خواجو مگو حکایت سرچشمهٔ حیات

22. کان قطره‌ئی ز جام غم انجام ما بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به ملازمان سلطان که رساند این دعا را
* که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را
شعر کامل
حافظ
* به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
* شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم
شعر کامل
سعدی
* به نرگس گل و ارغوان را بشست
* که بیمار بد نرگس وگل درست
شعر کامل
فردوسی