غزل شمارهٔ 500
1. ما را ز پردهٔ تو دل از پرده شد بدر
2. بردار پردهای ز پس پرده پرده در
3. گر ماه خوانمت نبود ماه سرو قد
4. ور سرو گویمت نبود سرو سیمبر
5. کس ماه را ندید که پوشد زره ز مشک
6. کس سرو را نگفت که بندد چو نی کمر
7. لعل تو شکریست ازو رفته آب قند
8. خط تو طوطیئیست پرافکنده برشکر
9. جانم ز تاب مهر تو شمعیست در گداز
10. چشمم ز شوق لعل تو درجیست پرگهر
11. عنقای قاف عشقم و عشق تو گوئیا
12. مرغیست هر دو کون در آورده زیر پر
13. چون صبر نیست کز تو نظر برتوان گرفت
14. یکباره بر مگیر ز بیچارگان نظر
15. ور زانکه از درم نتوانی درآمدن
16. باری ز دل چگونه توانی شدن بدر
17. هر گه که در برابر خواجو گذر کنی
18. صد بار باز در دل تنگش کنی گذر
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده