خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 571

1. بده آن راح روان بخش که در مجلس خاص

2. مایهٔ روح فزائی بود از روی خواص

3. دوستان شمع شبستان و پریوش ساقی

4. ماه خوش نغمه نواساز و حریفان رقاص

5. عقل را ره نبود بر در خلوتگه عشق

6. عام را بار نباشد به سراپرده خاص

7. ای بسا در گرانمایه که آید به کنار

8. تا درین بحر بود مردم چشمم غواص

9. آخر ای فاتحهٔ صبح به اخلاص بدم

10. که خلاص از شب هجران نبود بی اخلاص

11. وحشی از قید تو نگریزد ارش تیغ زنی

12. که گرفتار کمندت نکند یاد خلاص

13. خالص آید چو زر از روی حقیقت خواجو

14. گرتو در بوته عشقش بگدازی چو رصاص


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می‌گریم و مرادم از این سیل اشکبار
* تخم محبت است که در دل بکارمت
شعر کامل
حافظ
* ما در این شهر غریبیم و در این ملک فقیر
* به کمند تو گرفتار و به دام تو اسیر
شعر کامل
سعدی
* چشم اگر با دوست داری گوش با دشمن مکن
* عاشقی و نیک نامی سعدیا سنگ و سبوست
شعر کامل
سعدی