خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 586

1. نیستی آنکه زنی شیشهٔ هستی برسنگ

2. ورنه در پات فتادی فلک مینا رنگ

3. تا بکی گوش کنی برنفس پرده‌سرای

4. تا بکی چنگ زنی در گره گیسوی چنگ

5. روی ازین قبله بگردان که نمازی نبود

6. رو بمحراب و نظر در عقب شاهد شنگ

7. گوش سوی غزل و دیده سوی چشم غزال

8. سگ صیاد ز چشمش نرود صورت رنگ

9. بر کفت بادهٔ چون زنگ و دلت پر زنگار

10. وقت آنست که از آینه بزدائی زنگ

11. روح را کس نکند دستخوش نفس خسیس

12. عاقلان آینهٔ چین نفرستند بزنگ

13. اگرت دیو طبیعت شکند پنجهٔ عقل

14. چکند آهوی وحشی چو شود صید پلنگ

15. کاروان از پس و ره دور و حرامی در پیش

16. بار ما شیشه و شب تار و همه ره خرسنگ

17. خیز و یک ره علم از چرخ برون زن خواجو

18. که فراخست جهان و دل غمگین تو تنگ


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دادگرا تو را فلک جرعه کش پیاله باد
* دشمن دل سیاه تو غرقه به خون چو لاله باد
شعر کامل
حافظ
* دور فلک به چشم تو تعلیم سحر داد
* تا چشم بند مردم دوران کند تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* کلک حافظ شکرین میوه نباتیست به چین
* که در این باغ نبینی ثمری بهتر از این
شعر کامل
حافظ