خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 679

1. ما حاصل از جهان غم دلبر گرفته‌ایم

2. وز جان به جان دوست که دل برگرفته‌ایم

3. زین در گرفته‌ایم بپروانه سوز عشق

4. چون شمع آتش دل ازین در گرفته‌ایم

5. با طلعتت ز چشمهٔ خور دست شسته‌ایم

6. با پیکر تو ترک دو پیکر گرفته‌ایم

7. بر ما مگیر اگر ز پراکندگی شبی

8. آن زلف مشکبار معنبر گرفته‌ایم

9. تا همچو شمع از سر سر در گذشته‌ایم

10. هر لحظه سوز عشق تو از سر گرفته‌ایم

11. بی روی و قامت و لب جان‌بخش دلکشت

12. ترک بهشت و طوبی و کوثر گرفته‌ایم

13. چون دل اگر چه پیش تو قلب و شکسته‌ایم

14. از رخ درست گوی تو در زر گرفته‌ایم

15. هشیار کی شویم که از ساقی الست

16. بر یاد چشم مست تو ساغر گرفته‌ایم

17. از خود گذشته‌ایم و چو خواجو ز کاینات

18. دل برگرفته و پی دلبر گرفته‌ایم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر توشه‌مان نیکنامی بود
* روانها بران سر گرامی بود
شعر کامل
فردوسی
* ما نقد عافیت به می ناب داده ایم
* خار و خس وجود به سیلاب داده ایم
شعر کامل
رهی معیری
* خطی دارد زمشک ناب ‌گرد ارغوان پیدا
* دلی دارد چو سنگ سخت زیر پرنیان‌ پنهان
شعر کامل
امیر معزی