غزل شمارهٔ 678
1. با لعل او ز جوهر جان در گذشتهایم
2. با قامتش ز سرو روان در گذشتهایم
3. پیرانه سر به عشق جوانان شدیم فاش
4. وز عقل پیر و بخت جوان در گذشتهایم
5. از ما مجوی شرح غم عشق را بیان
6. زیرا که ما ز شرح و بیان در گذشتهایم
7. چون موی گشتهایم ولیکن گمان مبر
8. کز شاهدان موی میان در گذشتهایم
9. در آتشیم بر لب آب روان ولیک
10. از تاب تشنگی ز روان در گذشتهایم
11. از ما نشان مجوی و مبر نام ما که ما
12. از بیخودی ز نام و نشان در گذشتهایم
13. بر هر زمین که بیتو زمانی نشستهایم
14. صد باره از زمین و زمان در گذشتهایم
15. خواجو اگر چنانکه جهانیست از علو
16. زو در گذر که ما ز جهان در گذشتهایم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده