خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 69

1. ای باغبان بگو که ره بوستان کجاست

2. در بوستان گلی چو رخ دوستان کجاست

3. وی دوستان چه باشد اگر آگهی دهید

4. کان سرو گلعذار مرا بوستان کجاست

5. تا چند تشنه بر سر آتش توان نشست

6. آن آب روح‌پرور آتش نشان کجاست

7. در دم بجان رسید و طبیبم پدید نیست

8. دارو فروش خسته دلانرا دکان کجاست

9. من خفته همچو چشم تو رنجور و در دلت

10. روزی گذر نکرد که آن ناتوان کجاست

11. چون ز آب دیده ناقه ما در وحل بماند

12. با ما بگو که مرحله کاروان کجاست

13. از بس دل شکسته که برهم افتاده است

14. پیدا نمی‌شود که ره ساربان کجاست

15. در وادی فراق بجز چشمهای ما

16. روشن بگو که چشمهٔ آب روان کجاست

17. خواجو ز بحر عشق کران چون توان گرفت

18. زیرا که کس نگفت که آنرا کران کجاست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غافلان را گوش بر آواز طبل رحلت است
* هر تپیدن قاصدی باشد دل آگاه را
شعر کامل
صائب تبریزی
* دوش در مجلس ما بود زروی دلبر
* طبقی پر زگل وپسته وبادام وشکر
شعر کامل
سیف فرغانی
* حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو
* که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را
شعر کامل
حافظ