خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 712

1. درد دل خویش با که گویم

2. داد دل خویش از که جویم

3. چون چهره بخون دیده شستم

4. دست از دل خسته چون نشویم

5. کر گشت فلک ز های هایم

6. پرگشت جهان ز های و هویم

7. دادم بهوای روی او دل

8. تا دیده چه آورد برویم

9. از ناله نحیف‌تر ز نالم

10. وز مویه ضعیف‌تر ز مویم

11. تا چند ز دور چرخ نالم

12. تا کی ز غم زمانه مویم

13. با تست مقیم گفت و گویم

14. وز تست مدام جست و جویم

15. از حسن تو هیچ کم نگردد

16. گر زانکه نظر کنی بسویم

17. بگذار که شکرت ببوسم

18. پیش آی که عنبرت ببویم

19. تا چند زنی مرا بچوگان

20. آخر نه من شکسته گویم

21. در کوزه چو می نماند خواجو

22. یک کاسه بیاور از سبویم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سخندانیّ و خوشخوانی نمی‌ورزند در شیراز
* بیا حافظ که تا خود را به ملکی دیگر اندازیم
شعر کامل
حافظ
* چند چون طفل ز انگشت کسی شیر کشد؟
* ز استخوان چند کسی ناز طباشیر کشد؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* آسوده گر از سنگ شد، از ارّه جدا نیست
* نخلی که درین باغ، ثمر هیچ ندارد
شعر کامل
حزین لاهیجی