منوچهری_دیوانقصیده و قطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 57

1. نبیذ پیش من آمد به شاطی برکه

2. به خنده گفتم: طوبی لمن یری عکه

3. خوشم نبیذ و خوشا روی آنکه داد نبیذ

4. خوشم جوانی و این بوستان و این برکه

5. من و نبیذ و به خانه درون سماع و رباب

6. حسود بر در و بسیار گوی در سکه

7. مرا تو گویی می‌خوردنست اصل فساد

8. به جان تو که همی‌آیدم ز تو ضحکه

9. اگر فساد کند هر که او نبیذ خورد

10. بسا فساد که در یثربست و در مکه

11. ور این فساد ز من دست باز دار و برو

12. که نیست با تو مرا نی نکاح و نی شرکه

13. چرا نبیذ حرامست و هست سرکه حلال

14. نه هم نبیذ بود ابتدا از آن سرکه؟

15. نبیذ تلخ چه انگوری و چه میویزی

16. سپید سیم چه با سکه و چه بی‌سکه

17. کجا نبیذست آنجا بود جوانمردی

18. کجا نبیذست آنجایگه بود برکه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز شیری که باشد شکارش پلنگ
* چه زاید جز از شیر شرزه به جنگ
شعر کامل
فردوسی
* افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع
* شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت
شعر کامل
حافظ
* گه نعره زدی بلبل گه جامه دریدی گل
* با یاد تو افتادم از یاد برفت آن‌ها
شعر کامل
سعدی