شمارهٔ 75 - در وصف اسب و مدح شهریار
1. آفرین زان مرکب شبدیز فعل رخش خوی
2. اعوجی مادرش و آن مادرش را یحموم شوی
3. گاه بر رفتن چو مرغ و گاه پیچیدن چو مار
4. گاه رهواری چو کبک و گاه برجستن چو گوی
5. چون نهنگان اندرآب و چون پلنگان بر جبال
6. چون کلنگان در هوا و همچو طاووسان به کوی
7. در شود بیزخم و زجر و در شود بیترس و بیم
8. همچو آذرشست، بتش همچو مرغابی، به جوی
9. پی ز قوس و فش ز درع و رگ ز موی و تن ز کوه
10. سر ز نخل و دم ز حبل و برزسنگ و سم ز روی
11. دیر خواب و زود خیز و تیز سیر و دور بین
12. خوش عنان و کش خرام و پاکزاد و نیکخوی
13. سخت پای و ضخم ران و راست دست و گرد سم
14. تیزگوش و پهن پشت و نرم چرم و خرد موی
15. ابر سیر و باد گرد و رعد بانگ و برق جه
16. کوه کوب و سهل بر و شخ نورد و راهجوی
17. گور ساق و شیر زهره، یوز تاز و غرم تک
18. پیل گام و کرگ سینه، رنگ تاز و گرگ پوی
19. تیزچشم، آهن جگر، فولاد دل، کیمخت لب
20. سیم دندان، چاه بینی، ناوه کام و لوح روی
21. نیزه و تیغ و کمند و ناچخ و تیر وکمان
22. گردن و گوش و دم و سم و زهار و ساق اوی
23. اینچنین اسبی مرا دادهست بی زین شهریار
24. اسب بیزین همچنان باشد که بیدسته سبوی
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده