محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 157

1. رفتی جهان پناها اقبال رهبرت باد

2. ظل همای دولت گسترده بر سرت باد

3. دولت که یاریت کرد پیوسته باد یارت

4. ایزد که داورت ساخت همواره یاورت باد

5. ای پر گشاده شهباز هرجا کنی نشیمن

6. چون بیضهٔ چرخ نه تو در زیر شهپرت باد

7. نسبت به شانت از من ناید اگر دعائی

8. گویم همین که عالم یک سر مسخرت باد

9. هر جوشنی که شبها من از دعا بسازم

10. روزی که فتنه بارد چون جامه در برت باد

11. خورشید با کواکب تا گرد دهر گردد

12. جبریل با ملایک در پاس لشگرت باد

13. هر جا زنی سرادق با هم دمان صادق

14. خورشید شمع مجلس جمشید چاکرت باد

15. تا موکب جلالت در ملک خویش گنجه

16. افزوده بر ممالک صد ملک دیگرت باد

17. تا نطق محتشم را ممکن بود تکلیم

18. هم داعی فدائی هم مدح گسترت باد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غیبت نکرده‌ای که شوم طالب حضور
* پنهان نگشته‌ای که هویدا کنم تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد
* شد سوی محتسب و کار به دستوری کرد
شعر کامل
حافظ
* چند چون طفل ز انگشت کسی شیر کشد؟
* ز استخوان چند کسی ناز طباشیر کشد؟
شعر کامل
صائب تبریزی