محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 158

1. زندگانی بی غم عشق بتان یکدم مباد

2. هر که این عالم ندارد زنده در عالم مباد

3. باد عمرم آن قدر کز شاخ وصلت برخورم

4. ور نمی‌خواهی تو بر خورداریم آن هم مباد

5. بی‌خدنگت یاددارم صد جراحت بر جگر

6. هیچ کس را این جراحتهای بی‌مرهم مباد

7. گر ز حرمانش ندارم زندگی بر خود حرام

8. مرغ روحم در حریم حرمتش محرم مباد

9. روز وصل دلبران گر شد نصیب دیگران

10. سایهٔ شبهای هجرت از سرما کم مباد

11. گفتمش کز درد عشقت غم ندارم در جهان

12. گفت هر عاشق که دردی دارد او را غم مباد

13. گر نباشد محتشم خوش‌دل به دور خط دوست

14. از بهار حسن او مرغ دلم خرم مباد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرا به گور سپاری مگو وداع وداع
* که گور پرده جمعیت جنان باشد
شعر کامل
مولوی
* زدیدار تو از یوسف زلیخا مهر برگیرد
* چراغ دیده یعقوب از روی تو درگیرد
شعر کامل
صائب تبریزی
* کی بود برگ من آن نسرین بدن را کاین زمان
* همچو بلبل در زمستان بینوا افتاده‌ام
شعر کامل
خواجوی کرمانی