محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 187

1. بهتر است از هرچه دهقان در چمن می‌پرورد

2. آن چه آن نازک بدن در پیرهن می‌پرورد

3. زان دو زلف و عارضم پیوسته در حیرت کنون

4. بیضهٔ خورشید را زاغ و زغن می‌پرورد

5. نافه دارد بوئی از زلفت که بهر احترام

6. ایزدش در ناف آهوی ختن می‌پرورد

7. هست شیرین را درین خمخانه از حسرت دریغ

8. بادهٔ تلخی که بهر کوه کن می‌پرورد

9. بهره‌ای از دامنم خار است از آن گل پیرهن

10. گرد خرمن بین که اندر گل سمن میپرورد

11. می‌دهد از اشگ سرخم آب تیغ خویش را

12. تشنهٔ خون مرا از خون من می‌پرورد

13. عشق در هر آب و گل حالی دگر دارد از آن

14. محتشم جان می‌گدازد غیر تن می‌پرورد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رواق منظر چشم من آشیانه توست
* کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست
شعر کامل
حافظ
* شقایق جامه بر تن چاک میزد
* ز شوق او کله بر خاک میزد
شعر کامل
عبید زاکانی
* فضل خدای را که تواند شمار کرد؟
* یا کیست آنکه شکر یکی از هزار کرد؟
شعر کامل
سعدی