محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 219

1. گر از جمال جهانتاب او نقاب کشند

2. جهانیان قلم رد بر آفتاب کشند

3. برای نیم نگه سرخوشان خواب غرور

4. هزار منت از آن چشم نیم خواب کشند

5. اگر شوی نفسی با بهشتیان همدم

6. دگر ز همدمی حوریان عذاب کشند

7. برند راه به میزان حسن چون تو سوار

8. شوی به ناز و بتان حلقهٔ رکاب کشند

9. ز طبع آب تحیر برون برد حرکت

10. ز صورت تو مثالی اگر بر آب کشند

11. غبار راه جنیبت کشان حسن تو را

12. بود دریغ که در چشم آفتاب کشند

13. سپار محتشم آخر زمام کشتی تن

14. به ساقیان که تو را در شط شراب کشند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز رشک زلف سیاه توخورد چندان خون
* که نافه هم به جوانی سفید شد مویش
شعر کامل
صائب تبریزی
* به کسی نظر ندارد بجز آینه بت من
* که ز عکس چهره خود شده است بت پرست او
شعر کامل
مولوی
* گاه خلوت صوفیان وقت با موی چو شیر
* ورد خود ذکر برنج و شیر و شکر کرده‌اند
شعر کامل
سنایی