محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 228

1. عجب که دولت من بی‌بقائیی نکند

2. بهانه جوی من از من جداییی نکند

3. ز دادخواه پرست آن گذر عجب کامروز

4. برون نیاید و تیغ آزماییی نکند

5. چه دلخوشی بودم زان مسیح دم که مرا

6. هلاک بیند و معجز نماییی نکند

7. برش ادا نکنم مدعای خود هرگز

8. که مدعی ز حسد بد اداییی نکند

9. زمان وصل حبیب از پی هلاک رقیب

10. خوش است عمر اگر بی وفائیی نکند

11. نشان دهم به سگش غایبانه مردم را

12. که با رقیب به سهو آشنائیی نکند

13. چنین که گشته ز می ذوق بخش ساقی دور

14. عجب که محتشم از وی گداییی نکند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همراه من مباش که غیرت برند خلق
* در دست مفلسی چو ببینند گوهری
شعر کامل
سعدی
* خبرت هست که در شهر شکر ارزان شد
* خبرت هست که دی گم شد و تابستان شد
شعر کامل
مولوی
* می توان کردن به نرمی راه در دلهای سخت
* رشته از همواری خود غوطه در گوهر زده است
شعر کامل
صائب تبریزی